سرخسرخآه اى سرخ!اى فرياد دردبلندى [تو]فراتر از غرش رعدهم آن دمىكه دست كودك از تركه ى خيس ناظمشعله مى كشد اى بغض بى شكيب آسمان ات هماره ابرى تر ,سرخ پوست,سرخس,سرخک,سرخه حصار,سرخه,سرخجه,سرخرود,سرخابی,سرخیو راموس,سرخاب ...ادامه مطلب