من
خالی از عاطفه و خشم
خالی از خویشی و غربت
گیج و مبهوت بین بودن و نبودن
عشق
آخرین همسفر من
مثل تو منو رها کرد
حالا دستام موندن و تنهایی و من
ای دریغ از من که بیخود مثل تو گم شدم
گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو که مثلِ عکس عشق
داد میزنی تو آینه من
آه
گریهامون هیچ
خندهامون هیچ
باخته و برندهامون هیچ
تنها آغوش تو موند
غیر از اون هیچ
ای
ای مثل من تک و تنها
دستمو بگیر که عمر رفت
همه چی تویی
زمین و آسمون هیچ
ای دریغ از من که بیخود مثل تو گم شدم
گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو که مثل عکس عشق
هنوزم داد میزنی تو آیینه من
آه
گریهامون هیچ
خندهامون هیچ
باخته و برندهامون هیچ
تنها آغوش تو مونده
غیر از اون هیچ
بی تو می میرم همه بود و نبود
بیا پر کن منو ای خورشید دل سرد
بی تو می میرم
مثل قلب چراغ
نور تو بودی
کی منو از تو جدا کرد
برچسب : نویسنده : 3salhayebibahard بازدید : 144